تاریخ انتشار : چهارشنبه 22 فروردین 1403 - 12:44
172 بازدید
کد خبر : 208867

داستان جیمز باند که یک نبرد حقوقی چند ده ساله را آغاز کرد

داستان جیمز باند که یک نبرد حقوقی چند ده ساله را آغاز کرد

  به گزارش سایت دانلود فیلم و به نقل از برخورد دهنده درست همانند آشپزخانه‌ای که سرآشپزهای زیادی در آن مشغول به کار باشند، در فیلمسازی هم با وجود افراد خلاق و گاهاً لجبازی که روی ایده‌ها و سهم‌شان در یک اثر سرگرم‌کننده با هم جدل دارند، غیرمعمول نیست. در حالی که این اختلافات معمولاً

 

به گزارش سایت دانلود فیلم و به نقل از برخورد دهنده درست همانند آشپزخانه‌ای که سرآشپزهای زیادی در آن مشغول به کار باشند، در فیلمسازی هم با وجود افراد خلاق و گاهاً لجبازی که روی ایده‌ها و سهم‌شان در یک اثر سرگرم‌کننده با هم جدل دارند، غیرمعمول نیست. در حالی که این اختلافات معمولاً تا زمان اکران فیلم در سینما حل یا پنهان می‌شوند، چنین بحث‌های پشت صحنه‌ای می‌توانند فراتر از خود فیلم رفته و به جایگاهی تقریباً افسانه‌ای برسند.

یکی از این مشاجراتِ بدنام مربوط به «توپ‌طلایی»، چهارمین فیلم از مجموعه سینمایی طولانی «جیمز باند» است. «توپ‌طلایی» که اقتباسی از رمان مهیج جاسوسیِ سال ۱۹۶۱ بود و در ابتدا به یان فلمینگ نسبت داده شد، به سومین فیلم پرفروش سال ۱۹۶۵ تبدیل شد و با فروشی خیره‌کننده‌ی ۱۴۱ میلیون دلاری در سطح جهان، جایزه‌ی بهترین جلوه‌های ویژه‌ی آکادمی را از آن خود کرد. با این حال، قبل از موفقیت عظیم فیلم، رمانی که الهام‌بخش آن بود، نبرد حقوقیِ چند دهه‌ای را با حضور فلمینگ، MGM و تهیه‌کننده و هم‌نویسنده‌ی «توپ‌طلایی»، یعنی کوین مک‌کلوری، آغاز کرد. 

 

رمان «توپ‌طلایی» یان فلمینگ از فیلمنامه‌ای به قلم مشترک کوین مک‌کلوری سرچشمه گرفت.

با اینکه شخصیت جیمز باند با ۱۰ رمان نوشته‌ی Ian Fleming تا سال ۱۹۶۲ (سال اکران اولین فیلم او با عنوان «دکتر نو») در دنیای ادبیات به خوبی شناخته شده بود، اما نویسنده‌ی آن پیش از این هم تلاش‌هایی برای ساخت فیلمی بر اساس این شخصیت کرده بود.

Fleming برای اینکه فیلمساز ایرلندی Kevin McClory را برای کارگردانی و هم‌نویسندگی فیلمی از جیمز باند ترغیب کند، در سال ۱۹۵۹ به همراه Jack Whittingham فیلمنامه‌ای اورجینال نوشت. اما در نهایت، به دلیل مشکلات مالی و عملکرد ضعیف فیلم «پسر و پل» ساخته‌ی McClory در سال ۱۹۵۹ نزد مخاطبان، و همچنین بی‌علاقگی ناگهانی Fleming به اینکه ایرلندی اولین فیلم سینمایی جیمز باند را کارگردانی کند، این پروژه متوقف شد.

 

Fleming در حالی که به عمارت خود در جامائیکا به نام «Goldeneye» بازگشت، با سلامتی رو به افول و کمبود ایده برای ماجراجویی‌های بعدی جیمز باند مواجه بود. او به دوست، ویراستار و افسر سابق نیروی دریایی خود، William Plomer، اعتراف کرد: «آنچه در ۴۰ سالگی آسان بود، در ۵۰ سالگی بسیار دشوار است.» نویسنده برای اینکه بتواند داستان جدیدی خلق کند، به سراغ فیلمنامه‌ای رفت که با همکاری McClory و Whittingham نوشته بود و تصمیم گرفت از آن به عنوان پایه‌ای برای رمانی جدید استفاده کند، در حالی که نام همکارانش را ذکر نکرد.

 

رمان «توپ‌طلایی» در ۲۷ مارس ۱۹۶۱ منتشر شد، اما کمی پیش از آن، McClory موفق شد نسخه‌ای از آن را به دست آورد و با دیدن اینکه او و Whittingham برای مشارکتشان در داستان اعتباری دریافت نکرده‌اند، در صورت انتشار رمان، آن‌ها را به دادگاه تهدید کرد.

 

Kevin McClory و Jack Whittingham از اینکه Ian Fleming به تنهایی اعتبار رمان «توپ‌طلایی» را به خود اختصاص داده بود، خشمگین شدند و اقدام قانونی کردند، اما زمانی که قاضی تشخیص داد به Fleming زمان کافی برای سازماندهی دفاع قانونی داده نشده است، با مانع بزرگی روبرو شدند. اما McClory پافشاری کرد و در نهایت دادگاهی در ۲۰ نوامبر ۱۹۶۳ برای بررسی این پرونده‌ی پر سروصدا تشکیل شد. پس از ۹ روز، این ماجرا با توافقی به پایان رسید که بر اساس آن، McClory علاوه بر دریافت ۳۵ هزار پوند، حق ساخت هرگونه اقتباس تلویزیونی و سینمایی از «توپ‌طلایی» را نیز به دست آورد، در حالی که Whittingham به دلیل هزینه‌ی بالای دادرسی از شکایت انصراف داد. گفته می‌شود McClory از غرامت مالی خود راضی نبود، اما با به دست آوردن حق اقتباس «توپ‌طلایی» برای سینما، پیروزی انکارنشدنی به دست آورد. او در نهایت تهیه‌کننده‌ی تنها فیلم این رمان در سال ۱۹۶۵ شد و نامش به عنوان «داستان از» در این فیلم ذکر شد. با اینکه به نظر می‌رسید دعوای حقوقی حل شده است، McClory برای ادامه‌ی مشارکت خود در یکی از محبوب‌ترین مجموعه‌های دنیای سرگرمی آماده بود. 

 

 توپ‌طلایی برای بار دوم به عنوان «هرگز نگو هرگز» اقتباس شد

تقریباً دو دهه پس از اکران فیلم «توپ‌طلایی» و درگذشت Ian Fleming بر اثر حمله‌ی قلبی، Kevin McClory که از پیروزی حقوقی خود جسارت یافته بود، با سمتِ تهیه‌کننده‌ی اجرایی به دنیای جیمز باند بازگشت. فیلم «هرگز نگو هرگز» که بازگویی رمان سال ۱۹۶۱ بود و جنجال‌های حقوقی به پا کرد، بدون مشارکت MGM ساخته شد. این فیلم محصول ۱۹۸۳ با بازی شان کانری در سن ۵۳ سالگی در نقش جاسوس افسانه‌ای، درست پس از فیلم رقیبِ باندِ MGM، یعنی «اختاپوسی» که با بازی راجر مور در نقش جاسوس اصلی اکران شد.

فیلم «هرگز نگو هرگز» با فروشی معادل ۱۶۰ میلیون دلار و استقبال گرم منتقدان، آخرین حضور شان کانری در نقشی را رقم زد که او را به ستاره‌ای تبدیل کرد و ثابت کرد McClory هنوز هم می‌تواند با تکیه بر سهم خود از این صنعت فیلمسازی، نفوذش را حفظ کند. 

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 4 در انتظار بررسی : 4 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.